مامان شاعر!!!
19 بهمن وبمون یک ساله شد مبارکه عزیزم ببخش که نتونستم همون روز پست بزارم این چند وقته مامان جون (مامان من) یه خورده کسالت دارن بهمین خاطر اکثر اوقات خونه ی آغاجون هستیم دیدن بدحالی مامان جون خیلی واسم سخته حاضرم زمین و زمان رو بهم ببافم تا بلکه لبخندی رو لبهاشون بنشونم... آخه خیلی خیلی عزیزن دعا کن حالشون هر چه زودتر خوب شه فرشته کوچولو تعطیلات اخر هفته که خاله ها و دایی ها اومده بودن ر...
نویسنده :
مامان محمدجان
22:46